ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم / محتاج عطا و کرم فاطمه ایم
ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم محتاج عطا و کرم فاطمه ایم بانو! هنوز زمین نیازمندت بود. هنوز گرسنگان مشتاقند که در خانه تو را بکوبند و تو افطار فقیرانه خود و خانوادهات را انفاق کنی و با لبهای روزهدار، از خداوند بشنوی که: «وَ یُطْعِمُونَ الطّعَامَ عَلَى حُبّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً». زهرا همان کسی […]
ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم
محتاج عطا و کرم فاطمه ایم
بانو! هنوز زمین نیازمندت بود. هنوز گرسنگان مشتاقند که در خانه تو را بکوبند و تو افطار فقیرانه خود و خانوادهات را انفاق کنی و با لبهای روزهدار، از خداوند بشنوی که: «وَ یُطْعِمُونَ الطّعَامَ عَلَى حُبّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً». زهرا همان کسی است که بیت محقرش طعنه زده به عرش و تمامی گوهرش .
بانو! هنوز بوی در نیم سوخته را از کوچه های تنگ مدینه می شنویم؛ از پشت صفحات غبارگرفته تاریخ.
خدا گواست که از بیم آه فاطمه بود
اگر ز بازوی مولا طناب وا کردند
چه اتفاق عظیمی به پشت در رخ داد
چه شد که محسن شش ماهه را فدا کردند…
دیدگاهتان را بنویسید